خستگی های من

دل آدم می شکنه وقتی هیچکس حرفشو گوش نمیده و براش ارزش قاپل نمیشه... کوچکترین شخص توی خانواده بودن با تفکر اشتباه احترام کوچکتر به بزرگتر و نه بزرگتر به کوچکتر تو این جامعه مشکلات زیادی داره...خیلی چیزا هستن که اذیتم می کنن گاهی میگم ایکاش بذارم و برم ترم تابستونی بردارم بعد از دانشگاه به هر زحمتی شده برای ادامه تحصیل از اینجا برم دور شم از همه چی.... اما این موضوعات سخت تر از این چیزا هستن بعضی مشکلات کمتر میشن اما جاشون با چیزای دیگه پر میشه شاید حتی مشکلات خیلی خیلی بزرگتر با خودم فکر می کنم کنار اومدن و بودن با خانواده که گاهی انقدر سخت میشه با بقیه چیکار باید کرد بعدا؟! اگر مخصوصا افرادی با زبون متفاوت و فرهنگ متفاوت باشن تنهایی و غربت بزرگتر شدن کمرنگ شدن لذت ها و انتخاب های بین بد و بدتر رو نشونم داد دورو بودن رو یادم داد که اسمشو گذاشتن سیاست!تازه خیلی هم مورد پسند بعضیا هستش و کسایی که این صفت رو دارن زرنگ و باهوش حساب میشن!!!! تنهایی رو نشونم داد جدایی از بین رفتن دوست داشتن خالصانه و معصومانه و جایگزین شدنش با هوس رو نشونم داد مجبور شدن به شنیدن و دیدن بعضی چیزایی که دیگه نمیشد ازشون قایم شد رو نشونم داد... و خیلی چیزای نامطلوب دیگه... و من به این نتیجه رسیدم که: بزرگ شدن افتضاحه خستگی های من...ادامه مطلب